خدا را شکر فقط باید یک روز صبر کنیم تا فینال برگزار شود.
تمام موضوعات طرح سقوط برای این اپیزود آخرالزمان گرد هم آمده اند (که فینال فقط یک روز بعد فرا می رسد) ، و احساس ترس - اینکه در مورد Paul Spector (جیمی دورنان) هنوز چیزهای بیشتری برای فاش شدن وجود دارد - به یک اوج تکان دهنده در این زمان فوق العاده می رسد قسط.
در حالی که عملکرد او به طور مداوم در طول همه گیر بوده است ، در این قسمت است که واقعاً به دورنان فرصتی داده می شود تا بازیگران خود را به نمایش بگذارد ، با شروع تصور او از بالای ساختمان ، پریدن از خانه. البته این فقط یک رویا است و او در واحد بهداشت روان بیدار می شود ، جایی که دکتر لارسون (کریستر هنریکسون) و تیمش باید ارزیابی کنند که آیا او برای آزمایش مناسب است.
اگرچه او با خیال راحت در این واحد فرو رفته است ، اما تأثیر Spector در همه جا وجود دارد ، که به احساس خفقان آور و وحشتناک کل قسمت می افزاید. وكلاي او دفترچه خاطرات خواب استلا را ديده اند كه اسپكتور يكبار در هنگام ورود به اتاق او نوشت ، بنابراين اسرار او براي همه آشكار مي شود. در همین حال ، جیم برنز (جان لینچ) به دلیل همه چیزهایی که در مورد کودکی اسپکتور می داند ، در حال آشفتگی و نوشیدن زیاد است.
و سپس یک نوجوان وسواس دیده شده کیتی (آیسلینگ فرانسیوزی) وجود دارد که توصیف کنترل اسپکتور بر او است: 'من برای شما وجود دارم & hellip؛ احساس می کنم از رگهای من می خزید ، از طریق ذهن من ، شما افکار من را می گیرید و خفه می شوید. من برای لذت شما درد می کشم. ' بله همانطور که او در دادگاه نشسته است ، به دلیل شکستن شرایط وثیقه و پرتاب مایعات به صورت دوستش ، می توانید تصور کنید که او فقط چند حرکت اشتباه از قاتل بودن فاصله داشته باشد ، زیرا این امر به دلیل ارادتش به او کور شده است.
در حالی که همه ما نشسته ایم و روی صفحه تلویزیون فریاد می کشیم که باید نتیجه گیری شود که پل برای همیشه به زندان فرستاده شده است ، چه فراموشی داشته باشد یا نه ، نویسنده / کارگردان آلن کوبیت ترفندهایی در آستین خود دارد تا ما را در لبه صندلی های ما ، مطمئن نیستیم که همه چیز به همان شکلی که ما می خواهیم پیچیده شود.
وكلاي اسپكتور در حال بررسي نحوه استلا در اين پرونده هستند - و حتي تصور مي كنند كه دانش اسپكتور از روابط جنسي او مي تواند انگيزه اي باشد براي اينكه وي خواهان مردن او در آن جنگل باشد. آیا آنها واقعاً می توانند او را پیاده کنند؟ و آیا اسپکتور یک بیمار روانی دیگر را امتحان می کند تا علائمی را نشان دهد که بعداً در صورت عدم موفقیت در دفاع از فراموشی ، می تواند وانمود کند که دارد؟
این یافته های اندرسون (کالین مورگان) و فرینگتون (نیام مک گرادی) در لندن است که ناراحت کننده ترین صحنه های این قسمت را به وجود می آورد. آنها کشف کردند که ممکن است مردی به نام آلوارز ، که برای قتل زنی در لندن در سال 2002 زندگی می کرد ، بی گناه باشد - و او نه تنها اسپکتور را از خانه پسران کاتولیک افتضاحی که از کودکی به آنجا اعزام شده بود ، می شناخت ، بلکه این اسپکتور هنگام قتل در لندن بود.
سه صحنه عالی قبل از پایان اپیزود وجود دارد که بهترین های مطلوب این مجموعه تاریک ، تلخ و گیرا را نشان می دهد. نخست گفتگوی آشکار و هولناک اسپکتور با دکتر لارسون است ، که در آن او رازهایی از شکستن اولیه و مرگ مادرش را بیان می کند.
عملکرد دورنان آنقدر بی سر و صدا است که وقتی اسپکتور می گوید دلیل فوت مادرش توسط خودکشی این بود که 'عشق من برای او کافی نبود' ، قلب شما با اکراه به او می رود ، و شما واقعاً می توانید لایه های شخصیت او را ببینید - که او نه تنها یک قاتل بلکه یک قربانی است. این چیزهای دلهره آور است.
سپس ، عملکرد عالی مارتین مک کان در نقش آلوارز وجود دارد ، که اسرار روده خود را از گذشته خود و پل در میان می گذارد. و سرانجام ، صحنه ای را که مدتها منتظر آن بودیم ، به دست می آوریم - اسپکتور و استلا در یک اتاق با هم ، سرانجام ، هنگامی که پلیس او را در مورد محتویات قفلش مورد آزمایش قرار می دهد.
اگرچه آنها به سختی صحبت می کنند ، جیلیان اندرسون و جیمی دورنان با بیانات خود چیزهای زیادی را فاش می کنند - او پیروز به نظر می رسد ، در حالی که چهره او نشان می دهد که پلیس در نهایت از او بزرگتر بوده است. فینال نمی تواند به سرعت کافی انجام شود & hellip؛